*برخی زرتشتیان به دلیل پاره ای مشترکات میان اسلام و زرتشتی ـ مانند اعتقاد به معاد و پل صراط و موعود ـ مدعی اند همه ی احکام و سفارش های اسلام از دین زرتشت گرفته شده است.
چند نکته:
یک) در ابتدا باید نشان داد که چه چیزی از زرتشت است، سپس ادعا کرد این امور در اسلام هم آمده است. در حالی که هیچ چیز را نمی توان اثبات کرد که از زرتشت باشد. تنها ادعا کتاب گات هاست و در جای خود گفتیم که اولاً، از کتابی پنجاه صفحه ای نمی توان این همه احکام و معارف را استخراج کرد و ثانیاً، انتساب این کتاب به زرتشت قابل اثبات نیست.
دو) اگر این ادعا را بپذیریم که اسلام همه چیزش برگرفته از دین زرتشتی است، بدین معناست که اسلام همان زرتشتی است. پس چرا این مدعیان، مسلمان نمی شوند؟ چرا دائم احکام و قوانین اسلام را زیر سؤال می برند؟
برخی دیگر می گویند: علاوه بر دین زرتشت، از ادیان دیگر نیز گرفته شده دلیلش شباهت های برخی احکام و داستان های اسلامی با احکام و داستان های مطرح در دیگر ادیان است.
باید توجه داشت که ادیان الهی در راستای هم هستند. هر کدام دین قبلی را تکمیل تر کرده نه اینکه دین قبلی را به طور کلی با همه ی افکار و احکامش نسخ کرده و کنار گذاشته باشد. لذا مشترکاتی میان آنها وجود دارد. اسلام هم ادعا نکرده که تمام احکامش جدیدند. بسیاری از احکام اسلام مثل احکام خرید و فروش و احکام حج و... قبل از اسلام بوده و اسلام آنها را پذیرفته است و این عیب نیست. هر رئیس جمهوری که می آید و حتی وقتی رژیمی عوض می شود چنین نیست که همه ی قوانین قبلی کنار گذاشته شود.
اگر اسلام خط بطلان روی همه ی آموزه های ادیان دیگر می کشید و هیچ رفتار فردی و اجتماعی مردمان پیشین را نمی پذیرفت، این پرسش جدی مطرح می شد که: آیا واقعاً در میان این همه ادیان الهی حرف خوب پیدا نمی شد؟ آیا انسان ها پس از تجربه های چند هزار ساله، هیچ رفتار فردی و اجتماعی قابل قبولی نداشتند که اسلام هیچ کدام را نپذیرفت؟
در مورد حکایت های تاریخی اسلامی، که مشابه آنها در دیگر ادیان وجود دارد، پیامبر(ص) و ائمه(ع) ادعا نکرده اند ما نخستین کسانی هستیم که از این امور خبر شده ایم. اساساً وقتی قضیه ای تاریخی واقعیت داشته باشد، از کانال های مختلف ممکن است به نسل های بعد برسد. اینکه می بینیم شبیه این قضایا در منابع ادیان دیگر نیز وجود دارد نشانه ی حقیقت داشتن این حکایت هاست و الا مورد انتقاد قرار می گرفتیم که چطور ممکن است هیچ خبری از این وقایع نباشد اما بعد از صدها یا هزارها سال یک باره اسلام از آنها سخن گوید؟!
بله، ما معتقدیم در زمان های پیش از اسلام به دلیل کمبود نوشت افزار و ابتدایی تر بودن آنها، عمده ی قضایا به صورت شفاهی رسید و در نتیجه برخی فراموش شد و در بخشی دیگر با تحریف فراوان به نسل های بعد رسید.
لینک مرتبط:
هیچستان